اعراب از سوریه کینه تاریخی دارند چون در جنگ عراق از ایران حمایت کرد

عصر ایران : نويسنده اردني: اعراب از سوریه کینه تاریخی دارند چون در جنگ عراق از ایران حمایت کرد.

ناگفته های خواندنی هاشمی رفسنجانی: می خواستم مذاکره با آمریکا را شروع کنم /// هاشمی رفسنجانی می گوید: آمریکا قدرت برتر دنیا است. مگر اروپا با آمریکا، چین با آمریکا و روسیه با آمریکا چه تفاوتی از دید ما دارند؟ اگر با آنها مذاکره داریم، چرا با آمریکا مذاکره نکنیم؟... مثلاً کاری که می‌خواستیم با ترکمنستان انجام بدهیم که نگذاشتند و خیلی حیف شد. بنا بود گاز ترکمنستان از طریق ایران به دنیا صادر شود. آقای نیازوف اصرار داشت و به اینجا آمد و اصرار کرد ساخت خط لوله را افتتاح کنیم و حتی در جوش دادن لوله‌ها هم شخصاً شرکت کرد و آن زمان تصاویرش هم پخش شد.... مواردی از این قبیل داریم که نشد. ولی می‌خواستیم که بشود."... من آن موقع، دنبال احیای میراث فرهنگی شیعه در عربستان بودم

المالكي كشورهاي عربي را به خودداري از پذيرش طارق الهاشمي فراخواند/// پايگاه خبري سومريه نيوزروز دوشنبه نوشت: المالكي تاكيد كرد كه در صورت سفر الهاشمي به خارج از عراق، بغداد حق دارد كه از پليس بين الملل بخواهد او را دستگير و تحويل بغداد دهد.
وي گفت كه كشورهاي عربي بايد بدانند كه متهم از سوي يكي از اعضاي اتحاديه عرب تحت پيگرد قرار دارد و نبايد او را به حضور بپذيرند؛ زيرا اين بر خلاف عرف روابط بين المللي است.
اين درحالي است كه مسعود بارزانيرييس منطقه كردستان عراق چندي پيش مخالفت خود را با تحويل الهاشمي به دولت عراق اعلام و بار ديگر بر حل ديپلماتيك اين قضيه از سوي سه قوه مقننه، مجريه و قضائيه اين كشور تاكيد كرد.
در اين ميان دولت عراق حكومت منطقه كردستان را به تسهيل فرار الهاشمي از اين منطقه متهم كرد.
الهاشمي از زماني كه وزارت كشور در دسامبر گذشته اعتراف تعدادي از محافظان وي در خصوص اقدام به عمليات خشونت آميز به دستور او را پخش كرد، در منطقه كردستان عراق به سر مي برد.  منبع خبر : ايرانا

دیدار آقای رجب طیب اردوغان با حضرت آیت الله خامنه ای/// حضرت آیت الله خامنه ای رهبر معظم انقلاب اسلامی عصر امروز(پنجشنبه) در دیدار آقای رجب طیب اردوغان نخست وزیر ترکیه و هیئت همراه وی ، با تاکید بر لزوم تعمیق بیش از پیش همکاریهای دو کشور خاطر نشان کردند: جمهوری اسلامی ایران به طور جدی معتقد به گسترش همکاریها با ترکیه است و هرگاه دو کشور در زمینه مسایل مختلف با یکدیگر همراه بودند، این همراهی بسود ایران و ترکیه و همچنین دنیای اسلام بوده است.

 

گزارش كيهان از متن و حاشيه اجلاس اسلامبول
نااميدي سيا از نشست تركيه حكومت سوريه ساقط شدني نيست

دومين نشست موسوم به دوستان سوريه كه در اسلامبول تركيه با هدف تحت فشار قراردادن بشاراسد و دخالت در امور داخلي اين كشور برگزار شد به اذعان بسياري از كشورها و شخصيت هاي بين المللي با شكست مواجه شد.
كنفرانس آمريكايي موسوم به دوستان سوريه كه با حضور بيش از 80 كشور دنيا در اسلامبول تركيه برگزار شد در شرايطي به كار خود پايان داد كه بسياري از كشورها و شخصيت هاي جهاني به ناكام بودن اين كنفرانس و شكست آن اذعان كردند.
برخلاف اين كه كنفرانس شوراي مخالفان را به رسميت شناخت و كشورهاي آمريكا، انگليس، عربستان، قطر و امارات وعده دادند كه به گروه هاي تروريست سوري مبلغ 100 ميليون دلار پرداخت كنند تا اوضاع سوريه را همچنان ناآرام و بي ثبات جلوه دهند، اما اختلافات دروني در كنفرانس به ايجاد تنش ميان شركت كنندگان انجاميد به ويژه آنكه وزيرخارجه قطر به دليل ناكامي اين كنفرانس در تحت فشار قرار دادن نظام بشاراسد قبل از تصويب بيانيه پاياني نشست را ترك كرد.
منابع نزديك به كنفرانس اعلام كردند كه در نتيجه اين اختلافات، به كنفرانس خبري «احمد داود اوغلو» وزيرخارجه تركيه در اين نشست بسنده شد و بدون اينكه توافق روشن و مشخصي صورت بگيرد كنفرانس به كار خود خاتمه داد.
اين منابع افزودند، موضوع تجهيز مخالفان سوريه به سلاح و ارسال كمك هاي مالي و تاكيد نكردن بر بركناري بشاراسد دليل اصلي اختلاف ميان شركت كنندگان بود ضمن اينكه كشورهاي شركت كننده در كنفرانس به طور قاطع از كناره گيري بشاراسد رئيس جمهور سوريه سخني به ميان نياوردند.
اختلافات ميان كشورهاي مخالف نظام سوريه زماني جدي تر شد كه بان كي مون دبيركل سازمان ملل متحد اعلام كرد كه بركناري بشاراسد در دستور كار نيست و مردم سوريه بايد خودشان در تعيين سرنوشت سياسي كشورشان دخالت كنند و نيازي به دخالت بيگانگان نيست.
دبيركل سازمان ملل هم در اين كنفرانس شركت نكرد و به اعزام نماينده از جانب اين سازمان بسنده كرد.
مسئول سياست خا رجي اتحاديه اروپا نيز از شركت در اين كنفرانس خودداري كرد.
وزيرخارجه آلمان نيز در اين نشست تاكيد كرد كه مداخله نظامي در سوريه منطقه را به آتش مي كشد.
«
گويد و وستروله» گفت، بهتر است به جاي راه حل نظامي به دنبال راه حل سياسي براي خاتمه دادن به بحران سوريه بگرديد.
نوري المالكي نخست وزير عراق در مصاحبه با روزنامه الحيات چاپ لندن نيز تاكيد كرد كه بغداد با هرگونه راه حل مسلحانه و سرنگوني نظام سوريه با توسل به زور مخالف است زيرا اين اقدام موجب گسترش بحران در منطقه خواهد شد.
دولت اردن نيز اعلام كرد كه با هرگونه دخالت نظامي در سوريه مخالف است و معتقد است بايد به راه حل هاي سياسي براي حل بحران در اين كشور مراجعه شود.«وئام وهاب» رئيس حزب توحيد لبنان نيز اجلاس اسلامبول و موضع تركيه را بي ارزش خواند و گفت، مسئله دخالت نظامي در سوريه به تاريخ پيوسته است.
رئيس كميته اطلاعاتي كنگره آمريكا نيز با استناد به گزارش هاي به دست آمده از سازمان هاي اطلاعاتي اين كشور اعلام كرد كه در گزارش اين سازمان ها نشانه اي مبني بر تضعيف قدرت رئيس جمهور سوريه ديده نمي شود.
مايك روگرز با استناد به گزارش هاي سازمان هاي اطلاعاتي و جاسوسي آمريكا گفت، رهبر سوريه در حال پيروز شدن بر شورشيان مسلحي است كه درصدد سرنگون كردن دولت وي هستند.
رئيس كميته اطلاعات مجلس نمايندگان كنگره آمريكا تأكيد كرد، تجهيز تسليحاتي مخالفان سوري احتمالاً ايده خوبي نخواهد بود.
اعتراف رئيس كميته اطلاعاتي مجلس نمايندگان كنگره آمريكا در شرايطي عنوان مي شود كه در خود كشورهاي شركت كننده در كنفرانس اسلامبول نشانه اي از توافق و هماهنگي درباره بحران سوريه وجود نداشت.
دولت روسيه نيز از تصميمات كنفرانس سوريه در اسلامبول انتقاد كرد. معاون سخنگوي وزارت خارجه روسيه اظهار داشت، حمايت از مخالفان مسلح دولت سوريه بي ترديد اوضاع را پيچيده تر خواهد كرد وي افزود، بهترين راه كمك به مردم سوريه دخالت نكردن در امور داخلي اين كشور توسط بيگانگان است.
گفتني است شركت نكردن روسيه و چين در كنفرانس ضدسوري موسوم به دوستان سوريه عملاً اين كنفرانس را از درجه اعتبار ساقط كرد چرا كه اين دو كشور باداشتن حق وتو هرگونه قطعنامه يا بيانيه اي را عليه سوريه عملاً بي اعتبار ساخته اند.
از سوي ديگر در پي شكست كنفرانس ضدسوري موسوم به دوستان سوريه چندين انفجار تروريستي در دمشق پايتخت اين كشور صورت گرفت كه به زخمي شدن چندين نفر منجر شد.
به گزارش خبرگزاري سانا، صبح روز گذشته دو انفجار تروريستي دمشق پايتخت سوريه را لرزاند كه يكي از اين انفجارها در ميدان الجمارك و انفجار ديگر در منطقه اي بين خيابان بغداد و منطقه القصاع روي داد. اين انفجارهاي تروريستي زماني رخ داد كه كنفرانس كشورها و گروه هاي موسوم به دوستان سوريه كه در اسلامبول تركيه برگزار شد با شكست مواجه شد.
هنوز از تعداد دقيق مجروحان اين حادثه تروريستي آمار دقيقي منتشر نشده است ليكن شاهدان عيني اعلام كردند كه چندين نفر مجروح شدند و آمبولانس ها در محل حادثه تردد مي كردند.
كارشناسان معتقدند كه پس از پيروزي دولت و مردم سوريه در مبارزه با افراد مسلح و گروه هاي تروريست، كشورهاي خارجي براي ناامن جلوه دادن سوريه به انجام عمليات تروريستي از طريق انفجار بمب در اماكن عمومي روي آورده اند.
در جريان بمب گذاري هاي اخير در سوريه ده ها تن كشته و زخمي شدند كه سازمان هاي بين المللي و كشورهايي كه معتقد به بي ثباتي در سوريه هستند هيچ حمايتي از دولت براي مقابله با تروريست ها نكردند.
اين در حالي است كه در كنفرانس آمريكايي موسوم به دوستان سوريه كه با حضور بيش از 80 كشور دنيا در تركيه برگزار شد شركت كنندگان بدون اشاره به اقدامات خطرناك گروه هاي تروريستي و مسلح در سوريه در اقدامي ضدسوري مخالفان سوريه موسوم به شوراي ملي اين كشور را به عنوان نماينده قانوني ملت سوريه به رسميت شناختند.
آخرين اخبار سوريه حاكي است از اينكه رايزني هاي سري از سوي كشورهاي عربي با دمشق صورت گرفته و احتمال تحويل نظاميان فراري ارتش سوريه به ويژه «رياض لااسعه» رئيس موسوم به ارتش آزاد از سوي آنكارا وجود دارد.
شبكه المنار گزارش داد، برخي اطلاعات از ارسال نامه هايي از سوي برخي رهبران كشورهاي عربي به دمشق حكايت دارد.
يك منبع سعودي نيز اعلام كرد كه مقامات عالي رتبه عربستان از ابتدا نمي خواستند تا اين اندازه در سوريه دخالت كنند.
دولت بحرين نيز اخيراً نامه اي مثبت به دمشق فرستاده است و مقامات امارات نيز از آمادگي اين كشور براي ايفاي نقش ميانجي ميان مقامات سوري و مخالفان آن خبر دادند.
يك منبع آگاه ديگر نيز گزارش داد كه مقامات تركيه قصد دارند درباره مبادله افسران و نظاميان فراري سوري با افسران بازداشت شده خود در سوريه گفت وگو كنند.

تظاهرات پاكستاني ها در اعتراض به ادامه همكاري با واشنگتن

هزاران پاكستاني با تجمع در مرز افغانستان خواستار پايان دادن به ائتلاف اسلام آباد- واشنگتن موسوم به جنگ با تروريسم شدند.
به گزارش پرس تي وي راه پيمايي اعتراض آميز روز يك شنبه در بحبوبه مذاكرات در پارلمان پاكستان براي بررسي بازگشايي مسيرهاي انتقال تجهيزات براي نيروهاي تحت امر آمريكا در افغانستان صورت گرفت.
هزاران تن از افرادقبيله نشين با برگزاري تظاهرات در منطقه قبايلي باجائور در مرز افغانستان، عليه بازگشايي احتمالي مسيرهاي انتقال تجهيزات به نيروهاي تحت امر آمريكا در افغانستان، اعتراض كردند.
معترضان همچنين خواهان پايان يافتن فوري حملات پهپادهاي آمريكايي به مناطق قبيله نشين در اين كشور شدند. اين حملات تاكنون موجب كشته شدن تعداد زيادي از پاكستاني ها شده است.
معترضان كه به دعوت حزب جماعت اسلامي پاكستان به خيابان ها آمده بودند همچنين از دولت پاكستان نيز خواستند كه ضمن خروج از ائتلاف تحت رهبري آمريكا به اتخاذ موضعي مستقل در سياست خارجي خود بپردازد.
يكي از مقام هاي بلندپايه وزارت دفاع آمريكا نيز در واكنش به مذاكرات پارلمان پاكستان درباره بازگشايي مسيرهاي انتقال تجهيزات ناتو به افغانستان گفت: اگر پاكستان مسير تداركاتي نيروهاي ناتو در افغانستان را باز نكند، واشنگتن بر هند و شبكه راه هاي آسياي ميانه در شمال افغانستان تكيه خواهد كرد.

اجلاس بغداد و تركيب 11-11 اتحاديه عرب (يادداشت روز)

اجلاس بيست و سوم اتحاديه عرب با غيبت ملك عبدالله و اميرحمدبن خليفه و سقوط حسني مبارك، بن علي، قذافي و صالح تا حدي فضاي جديدي را تجربه كرد و درعين حال آينده متفاوتي را به تصوير كشيد از اين رو مي توان اجلاس اخير بغداد را «نقطه آغاز» يك روند در متن 22 عضو اتحاديه عرب كه نزديك به 14ميليون كيلومتر مربع و حدود 400ميليون جمعيت را در خود جاي داده است، به حساب آورد. دراين خصوص گفتني هايي وجود دارد:
1-
اتحاديه عرب درسال 1324 ش- سه سال پيش از اشغال رسمي فلسطين توسط رژيم صهيونيستي- با ابتكار چهار كشور خط مقدم مواجهه با اين رژيم- مصر، اردن، لبنان و سوريه- - و دو عضو پشتيبان- عربستان و عراق- و با هدف جلوگيري از اشغال فلسطين توسط آژانس دست نشانده انگليس- مركز اروپايي گسيل يهوديان به فلسطين- تشكيل و پس از مدتي با پيوستن بقيه كشورهاي عربي آفريقا و آسياي جنوب غربي، به بزرگترين نهاد عربي تبديل شد. با توجه به اينكه موضوع فلسطين و آزادسازي آن مهمترين شاخص در ارزيابي موفقيت يا ناكامي اين اتحاديه به حساب مي آيد مي توان گفت: اتحاديه 67 ساله عرب و بالطبع اعضا و راهكارها و ايدئولوژي حاكم بر آن تا اينجا موفقيتي دربرنداشته است.
از سوي ديگر مي توان گفت اتحاديه عرب از آنجا كه هر ابتكار عربي پيرامون فلسطين را به خود محدود و معطوف كرد، عملا فرصت هاي فراواني از ملل عرب را از بين برد و حتي در مقاطعي- از جمله در سال هاي اخير- به مقابله با ابتكارهاي ضداسرائيلي برخاست و لذا بيراه نيست اگر بگوئيم درحاليكه در شرايط فلسطيني ها بهبود عمده اي روي نداده است، اتحاديه عرب به مخاصمه با فلسفه وجودي خود برخاسته است.
2-
اجلاس بيست و سوم اتحاديه عرب اگرچه به نسبت اجلاس هاي قبلي- طرابلس و دوحه- با حضور تعداد بيشتري از سران عرب و تعداد بيشتري از هيئت هاي ديپلماتيك عربي برگزار شد اما درعين حال گوياي اختلافات عمده در ميان كشورهاي عربي بود، برخورد بسيار سرد عربستان و حتي تقابل اين كشور با اجلاس- روزهاي 8، 9 و 10فروردين- بغداد به وضوح از نارضايتي عربستان از روند تحولات در حوزه عربي و ناكامي اين كشور در هدايت تحولات اين حوزه حكايت كرد. رسانه هاي سلطنتي عربستان در توجيه اين موضوع، عدم مشاركت فعال عربستان را به بي اعتباري اين اتحاديه نزد شهروندان عرب ربط دادند. روزنامه عكاظ نوشت: «جوامع عربي براي نشست هاي سران اتحاديه عرب اهميتي قايل نيستند زيرا هميشه با تشتت همراه بوده است.» اما واقعيت اين است كه عربستان طي سال هاي اخير و بخصوص در يك سال اخير براي تسلط بر كشورهاي عربي به تلاش گسترده و صرف هزينه هاي كلان دست يازيده است ولي حتي عليرغم فرورفتن دو رقيب عمده عرب اين كشور- عراق و مصر- در مسايل داخلي خود، سعودي ها نتوانسته اند تحولات سياسي عربي- در دو سطح دولتي و مردمي- را مديريت نمايند در واقع غيبت ملك عبدالله و بسنده كردن حضور در سطح مديركل وزارت خارجه نشان داد كه عربستان در وجه اثباتي چندان توانمند نيست. از اين رو عربستان سعودي ترجيح داد كه به بازي با كارت «شوراي همكاري خليج فارس» ادامه داده و حتي نقش اين شوراي 6نفره را در مقابل اتحاديه 22نفره برجسته نمايد.
3-
قبل از برگزاري اجلاس بغداد و در جريان آن، كشورهاي محور سعودي شوراي همكاري خليج فارس كه نتوانسته بودند مانع برگزاري اجلاس بغداد و نيز مانع حضور حداكثر هيئت هاي ديپلماتيك عرب در اين اجلاس شوند، فشار خود را متوجه دستور كار اجلاس كردند تا از يك سو حمايت از انقلاب هاي اسلامي كشورهاي عربي محدود شود و از سوي ديگر بحث انقلاب ها به 4تا 5كشور محدود بماند. حدود چهار روز پيش از نشست كارشناس ها- روز سه شنبه 8فروردين- وزير خارجه امارات نامه اي بعنوان كشورهاي حاشيه جنوبي خليج فارس به مقامات ارشد عراقي تسليم كرد كه در آن چند نكته اساسي بعنوان شرط شركت كشورهاي متبوع آمده بود: عدم دعوت از بشار اسد، رأي دادن عراق به سلب مشروعيت دولت سوريه، عدم طرح موضوع بحرين در اجلاس و اجازه طرح پرونده طارق هاشمي در اجلاس و موكول كردن نحوه برخورد با او به رأي هيئت هاي اعزامي و در نهايت طرح نگراني عربي از برنامه هسته اي ايران.
با عزيمت وزير خارجه امارات، دولت عراق در شرايط پيچيده اي قرار گرفت چراكه موضعگيري صريح در مقابل نامه منتسب به شوراي همكاري خليج فارس مي توانست به عدم شركت تعداد قابل توجهي از كشورهاي عربي منجر شده و علاوه بر آن احياناً جلسات وزراي خارجه و سران اتحاديه را به تشنج بكشاند دولت عراق راه ميانه اي را در پيش گرفت از بشار اسد براي حضور در اجلاس سران دعوت نكرد و در همان حال با مطرح شدن پرونده سوريه در اجلاس هم مخالفت كرد از طرح موضوع بحرين و موضوع هسته اي ايران در اجلاس اتحاديه ممانعت كرد و زير بار طرح موضوع طارق هاشمي معاون رئيس جمهور عراق كه به همكاري در حداقل 123فقره عمليات تروريستي در عراق متهم است، نرفت.
در اين ميان حضور امير كويت و اعزام يك هيئت عالي رتبه از سوي عمان ثابت كرد نامه اي كه وزير خارجه امارات آورده بود موضع همه اعضاي شوراي همكاري نبوده است از سوي ديگر در نطق برخي از هيئت هاي شركت كننده از جمله نطق نبيل العربي دبيركل اتحاديه عربي و امير كويت اشارات بسيار كمرنگي به بحث هسته اي ايران شد و در مقابل نوري المالكي هم در نطق خود- كه در شبكه هاي الجزيره قطر و العربيه سعودي كاملاً حذف شد- بطور ضمني به مسئله بحرين و لزوم تن دادن رژيم هاي سلطنتي به اصلاحات پرداخت.
علاوه بر آن برخلاف بيانيه 9ماده اي نهايي اجلاس بغداد- دبيركل اتحاديه عرب و بعضي ديگر از هيئت هاي نمايندگي بطور پررنگ موضوع سوريه را مطرح كردند و رسانه هاي غربي و جناح محافظه كار و وابسته عرب هم اين بخش را بسيار برجسته كردند و در واقع مباحث اساسي توافق شده توسط اكثر 22عضو اين اتحاديه را به سرقت بردند. در موضوع طارق هاشمي هم محور سعودي با توافق اقليم كردي، طارق هاشمي را فراري داد او اينك در قطر است. در مجموع به نظر مي آيد محور عربستان كه نتوانسته در كشورهاي شمال آفريقا نفوذي پيدا كند و در آسياي جنوب غربي هم بسياري از نقاط استراتژيك را از دست داده و با چالش گسترش انقلاب هاي اسلامي عربي مواجه مي باشد، در تلاش هست تا با فربه سازي شوراي همكاري انزواي رو به افزون خود در ميان اعضاي اتحاديه را جبران نمايد. بر اين اساس از چندي پيش زمزمه اضافه شدن دو پادشاهي مراكش و اردن به اين شورا از سوي عربستان مطرح شده است اگر اين اتفاق بيفتد، جهان عرب به دو قطبي رژيم هاي پادشاهي و رژيم هاي جمهوري تبديل مي شود كه البته روند تحولات از آب شدن رژيم هاي وابسته به آمريكا اعم از آن كه پادشاهي باشند يا جمهوري حكايت مي نمايد.
4-
اجلاس بغداد در شرايط خاصي برگزار شد و از اين رو توجه خاصي به آن مبذول گرديد؛ از يك طرف اين اولين اجلاس پس از واژگوني چهار رژيم وابسته به غرب در مصر، تونس، ليبي و يمن و شكل گيري دولت هاي جديد و نيز مواجه شدن چهار دولت ديگر وابسته به غرب با انقلاب هاي مشابه- بحرين، عربستان، مراكش و اردن بود، از سوي ديگر اولين اجلاس در «عراق مستقل» و به معناي پذيرش غربي دولت اسلام گراي نوري المالكي و نظم نوين عراق بود. درواقع اين اتفاقات در كنار مواضع شناخته شده الجزاير، سودان، سوريه، لبنان، كومور و موريتاني نسبت به عربستان و جناح عربي آن تركيب 11- 11 اتحاديه را به نمايش گذاشت اينك عراق موضع سياسي 11 عضو را نمايندگي مي كند و اين به معناي پايان سيطره جناح وابسته و ديكتاتور عرب بر اين اتحاديه مي باشد اما البته هنوز راه زيادي تا هويت يابي اسلامي انقلابي اتحاديه وجود دارد ولي اين راه آغاز شده است موضع گيري صريح عربستان و بي اعتبار خواندن اتحاديه عرب از سوي مقامات اين كشور نشان از قطع اميد عربستان داشته و اين گام اول در هويت يابي انقلابي اين اتحاديه مي باشد.
5-
در داخل عراق، همه اركان حكومتي- طالباني، مالكي و نجيفي- حضور داشتند و اجلاس با وضع آبرومندي برگزار شد و از نظر امنيتي هم اتفاق خاصي نيفتاد و ساختار سياسي و امنيتي عراق ثابت كرد كه توانايي و صلاحيت سياسي و امنيتي لازم را دارد. درحالي كه رسانه هاي وابسته به آمريكا و انگليس- از جمله بي بي سي، دويچه وله، VOA و راديو فردا- سعي در القاء ناامني و ناتواني سيستم امنيتي و انتظامي عراق تا روز اجلاس سران - پنجشنبه 10 فروردين- داشتند كه خود دليل واضحي است بر اينكه آنان نظم نوين عراق را نمي پسندند و به موازات آن نشانه روشني بر استقلال اين كشور نيز هست. در عين حال اجلاس بغداد دو غائب عراقي هم داشت؛ «مسعود بارزاني» و «ايادعلاوي» و از قضا اين موضوع حاشيه اي به متن خبر رسانه هاي محور غرب و عربستان تبديل شد. علاوه بر آن مسعود بارزاني طي روزهاي منتهي به برگزاري اجلاس بغداد از قريب الوقوع بودن جدايي كردستان از عراق خبر مي داد تا مخاطب گمان كند، عراق در آستانه جنگ داخلي قرار دارد. اياد علاوي نيز به عنوان رهبر فراكسيون العراقيه در روزهاي منتهي به اجلاس بغداد از خارج كردن وزراي اين فراكسيون از كابينه مالكي خبر مي داد تا مخاطب گمان كند، عراق در آستانه درگيري داخلي قرار دارد كه البته بارزاني و علاوي از اين مواضع تند طرفي نبستند و دستگاه هاي قانوني عراق- ساختار نظم نوين- در وضعي يكپارچه اجلاس را با موفقيت برگزار كردند. فرار طارق هاشمي به قطر سه روز پس از اجلاس بغداد هم ضمن آن كه پرده سعودي بودن بحث تجزيه كردستان و جنگ داخلي عراق را بالا زد، شكست اين دو پروژه را هم به اثبات رساند. در واقع همه فهميدند دو كشور عربستان و قطر در پشت صحنه انفجارها و ترورهاي سال هاي اخير عليه مردم مظلوم عراق هستند. در عين حال اين نكته را هم نبايد از نظر پنهان داشت كه بي ثباتي عراق طرح مشترك آمريكا، اروپا، عربستان، قطر، تجزيه طلبان داخلي و تروريست ها و در يك كلمه جبهه آمريكايي صهيونيستي است و بعيد نيست كه طي روزها، هفته ها و ماه هاي آينده شاهد به اجرا درآمدن پرده هاي جديدي از اين سناريوي احتمالا خونين باشيم.
سعدالله زارعي

مجلس افشاي منظم جنايات حقوق بشري آمريكا و انگليس را الزامي مي كند

سرويس سياسي-
كميسيون امنيت ملي و سياست خارجي مجلس شوراي اسلامي در نظر دارد در نخستين جلسه كاري خود در سال 91 طرح افشاي منظم نقض حقوق بشر توسط آمريكا و انگليس ر ا بررسي كند.
اعضاي اين كميسيون در اين جلسه آخرين اخبار و تحولات بين المللي را مرور خواهند كرد.
گفتني است مجلس شوراي اسلامي پيش از اين تحريم مقامات آمريكايي ناقض حقوق ملت ايران را تصويب كرده است و شوراي عالي امنيت ملي نيز براي شكايت از مقامات اروپايي و آمريكايي كه در حق ملت ايران مرتكب جنايت شده اند اقدام كرده است.

فارين پاليسي: جنجال بر سر برنامه هسته اي ايران يك بازي سياسي است

نشريه فارين پاليسي در مطلبي به قلم «راب پرنس» و «ابراهيم كازروني» جنجال بر سر برنامه هسته اي ايران را يك بازي سياسي دانست.
اين نشريه آمريكايي با اشاره به سخنان باراك اوباما و همچنين اظهارات مقام هاي اسرائيلي درباره ايران نوشت: روشن است كه جنجال به وجود آمده بر سر دستيابي ايران به بمب هسته اي و تبليغات پيرامون خطر بالقوه اين كشور براي اسرائيل تنها يك بازي سياسي است، واقعيت آنست كه دستيابي ايران به بمب هسته اي توازن قدرت را در منطقه به هم زده و اسرائيل نقش كليدي خود را از دست خواهد داد و اين تنها دليل مخالفت اسرائيل با دستيابي ايران به بمب هسته اي است.
فارين پاليسي با اشاره به اينكه درماه هاي گذشته اظهار نظرهاي آمريكا و اسرائيل در مورد ايران به نحو چشم گيري افزايش يافته است نوشت: در 5 مارس 2012 در نشست آيپك اين حملات در سخنان نتانياهو به اوج خود رسيد. تخريب وجهه ايران از جانب آمريكا و اسرائيل به حدي است كه در صورت انصراف از حمله به ايران، در قانع كردن مردم كشورشان مشكل خواهند داشت. اين شرايط يادآور نقش رسانه ها پيش از حمله نظامي آمريكا به عراق در سال 2003 و شرايط حاكم بر دنيا قبل از وقوع جنگ جهاني اول است.
اين نشريه آمريكايي در پايان مقاله خود با اذعان به اقتدار ايران خاطرنشان كرد: هرگونه درگيري نظامي با ايران مي تواند باعث افزايش فزاينده قيمت نفت خام شود، اين امر در نهايت ممكن است منجر به فروپاشي اقتصاد شكننده جهان شود. افزايش قيمت نفت خام بيش از همه بر اقتصاد كشورهاي جنوب شرق آسيا و اروپا كه وابسته به نفت منطقه خليج فارس هستند، تاثيرگذار خواهد بود.

با اسم مستعار مي نويسند شايد بتوانند به ايران برگردند (خبر ويژه)

يكي از همكاران حلقه لندن فاش كرد طيفي از عناصر فعال در فتنه سبز با اين اميد كه بتوانند به ايران بازگردند، صرفاً با نام مستعار در رسانه هاي اپوزيسيون خارج كشور قلم مي زنند.
احمد صدري كه خود از همكاران دايمي ارگان حلقه لندن (جرس) است در واكنش به يكي از مطالب انتقادي اين سايت با نام مستعار نوشت: «آقا مشكلي داريم به نام بي نامي نويسندگان. پناه گرفتن در پس نام مستعار چيز تازه اي نيست. همه مي دانيم كه نصف دوستانمان در فيسبوك يكباره بعد از جنبش سبز اسم فاميل خودشان رابه «ايراني» تغيير دادند و بعضي حتي اسم نخست خود را هم عوض كردند. حرجي بر آنان نيست چون همه مي خواهند حتي الامكان به ايران برگردند و گفته مي شود كه اينترنت موش دارد و موش هم گوش- و از همان مأخذ منقول است كه «كار از محكم كاري عيب نمي كند
وي مي نويسد: اشكال از آنجاست كه عده اي با سوء استفاده از سنگر بي نامي، ديگراني را كه خطر كرده و با اسم حقيقي خود در عرصه عمومي باقي مانده اند آماج نقد، توهين و يا لااقل استيضاح قرار مي دهند. آسيب شناسي قضيه از وقتي آغاز مي شود كه وبسايتهاي زيادي براي گرمي بازار خود اين قبيل مقالات را منتشر مي كنند. اينجا به صراحت بگويم كه منظور من از اين وبسايتها جرس نيست. نگراني من از اينست كه اين رفتار چنان عادي شود كه اماكني مانند جرس هم به آن آلوده گردند.
صدري مي افزايد: اجازه بدهيد براي آن دوستاني كه صابون تهاجم از سنگر بي نامي به تنشان نخورده چند سطري بنويسم. اين بنده حقير مدتها در سايتي مقاله مي نوشتم كه اجازه مي داد در قسمت كامنتها عده اي با نامهائي قلابي از قبيل «فرد» و «ممد» و چند نام پهلواني از شاهنامه بيابند و هر چه فحش و فضيحت بود نثار اين نگارنده بنمايند و بروند. به مدير آن سايت نوشتم كه مقاله نويسي در مسائل كلي ولو به اسم مستعار اشكالي ندارد ولي اگر كسي خواست به شخصي با اسم حقيقي حمله كند بايد خودش هم اسمش را بنويسد. آنكه ضربتي زد بايد آماده باشد كه ضربتي نيز نوش كند. آن ويراستار محترم به اين سخن وقعي نگذاشت و من هم عطاي آن سايت را به لقايش بخشيدم. چرا بايد باعث رونق بازار كساني شد كه اجازه مي دهند موجودات ترحم انگيزي با نامهاي مسخره اي مانند «آريوبرزن» و «رستم دستان» (به مصداق «زلفعلي» خواندن آدم كچل) و بدون تحمل كوچكترين هزينه اي آنچه به قلمشان مي آيد نثار شخصيتهاي حقيقي كنند؟
خاطرنشان مي شود «جرس» يكي از سايت هايي است كه نيمي از مطالب منتشر در آن داراي اسامي مستعار است.

نتيجه اين شبيه سازي فاجعه براي آمريكا بود 

شبيه سازي، جنگ با ايران نشان داد درگيري نظامي با ايران، اتفاقي مهلك براي آمريكاست.
هفته نامه فرانسوي لوپوئن در تحليلي كه به گزارش روزنامه نيويورك تايمز نيز مستند شده، نوشت: آمريكا از بر افروخته شدن آتش تازه در خاورميانه هراسان است. يك شبيه سازي بروز چنين اتفاق احتمالي، موضع مخالفان حمله به ايران در وزارت دفاع آمريكا و كاخ سفيد و در راس آن ها اوباما را مورد تاييد قرار داده است. اين شبيه سازي حكايت از آن دارد كه در صورت وقوع درگيري، واشنگتن خواسته يا ناخواسته به جنگي مهلك كشيده خواهد شد.
لوپوئن به نقل از نيويورك تايمز نوشت: در اين شبيه سازي يك ناو آمريكايي بر اثر اصابت به يك اژدر يا مين دريايي ايران در خليج فارس منهدم مي شود.
لوپوئن افزود: اين تمرين بار ديگر بيم و نگراني مقامات واشنگتن در مورد اينكه در صورت مداخله نظامي اسرائيل تمام منطقه به آتش كشيده خواهد شد و پيامدها و خسارات مادي و انساني براي كشورهاي غربي بويژه آمريكا خواهد داشت را برانگيخته است. اگر سازمان دهندگان اين شبيه سازي اطمينان مي دهند هدف از اين كار به هيچوجه تدارك حمله احتمالي به ايران نيست و تنها سناريوي ممكن نيز فرضيه ابراز شده نمي باشد اما نتيجه گيري ها موقعيت منتقدان جنگ در پنتاگون و كاخ سفيد بويژه شخص اوباما را تقويت مي كند.
يادآور مي شود براساس نظرسنجي چندي پيش شبكه سي بي اس، 69درصد مردم آمريكا معتقدند اين كشور نبايد وارد جنگ افغانستان مي شد و اين در حالي است كه 4 ماه پيش، 53 درصد آمريكايي ها با جنگ افغانستان مخالف بودند. همچنين 68 درصد آمريكايي ها معقتدند جنگ در افغانستان به سمت «بدتر شدن» با «خيلي بدتر شدن» پيش مي رود.

 

گري سيك: سلاح مهلك ايران نفت و بنزين است نه سلاح اتمي

مشاور اسبق امنيت ملي آمريكا تصريح كرد 16 سال تشديد تحريم ها عليه ايران، عملاً به يك راهكار شكست خورده تبديل شده است.
گري سيك در تحليلي كه براي سي ان ان نوشته، تأكيد مي كند: هنگامي كه تحريم ها آغاز شد، برنامه هسته اي ايران در مراحل ابتدايي، بدون حتي يك سانتريفيوژ قادر به غني سازي اورانيوم بود اما امروز، 16 سال پس از تحريم هاي هر چه شديدتر، آژانس بين المللي انرژي اتمي گزارش مي دهد كه ايران داراي يك برنامه اساسي هسته اي با حدود 8 هزار سانتريفيوژ در حال كار در دو سايت عمده، و ذخيره حدود 5 تن اورانيوم غني شده با غلظت كم است. اين امر گواه يك راهكار شكست خورده است.
وي همچنين درگيري با ايران را داراي هزينه هاي هنگفت و غيرقابل جبران براي ايران دانسته و مي افزايد: مسلماً پاسخ ايران به تهديد و تحريم هاي تازه، تسليم يا دست روي دست گذاشتن نخواهد بود.
گري سيك با اشاره به اين كه «مدير اطلاعات آمريكا تأييد مي كند ايران تصميمي براي ساخت بمب هسته اي نگرفته»، قدرت بازدارندگي و تلافي ايران را مورد بررسي قرار مي دهد و مي نويسد: ايراني ها توانستند دو هواپيماي بدون سرنشين ما را سرنگون و يك هواپيماي رادارگريز را سالم به زمين بنشانند. ايران به طور گسترده در يك ساختار قدرتمند اما نسبتاً كم هزينه دفاعي سرمايه گذاري كرده كه هر مهاجم بالقوه اي را با هزينه هاي بسيار هنگفت رودررو مي كند. ايران همچنين سال هاي بسياري را صرف تكامل فنون جنگ نامتقارن، مانند جنگ هاي چريكي در خشكي و به كارگيري قايق هاي تندرو در دريا كرده كه موجب سردرگمي و شايد غلبه بر كشتي هاي بسيار بزرگتر مي شوند. ايران توليد انواعي از موشك هاي كروز را توسعه بخشيده كه بطور نسبي سلاح هايي ساده هستند اما هنگامي كه بصورت انبوه عليه يك هدف بزرگ استفاده شوند مي توانند بسيار مؤثر باشند.
وي اضافه مي كند: جنگ مجازي حوزه ديگري از تخصص ايراني هاست. به خلاف دستگاه هاي بزرگ نظامي، اينترنت بطور نسبي يك زمين بازي هموار است و ايران پيش از اين مهارت خود را در اين محيط نشان داده است. ايران داراي شمار بالايي از مهندسان جوان و خبره فناوري اطلاعات است كه آنها را در يك ارتش سايبري نيمه مخفي جاي داده است. اين نيرو مي تواند به آساني تبديل به سلاحي براي پاسخ دادن به دشمنان ايران شود. اخيراً بانكي اسرائيلي مورد حمله يك هكر قرار گرفت. هزاران حساب كارت اعتباري اسرائيلي ها در معرض ديد عام قرار گرفت. سپس، حمله هاي سايبري عليه بازار سهام اسرائيل و خطوط هواپيمايي ال عال انجام شد. آيا شما هرگز مي توانيد مطمئن باشيد كه چه كسي در اينترنت به شما حمله مي كند و چرا؟ كارشناسان امنيت اينترنت بطور دردناكي آگاهي دارند كه به نحوي مجازي همه سيستم ها از سد گرفته تا كارخانه ها، از ضايعات دستگاه هاي مصرفي تا سيم هاي برق وابسته به كنترل رايانه اي هستند و اين كنترل ها غالباً خيلي كم از اينترنت جدا مي باشند.
گري سيك، سلاح نفت را سلاح واقعي كشتار جمعي ايران خواند و نوشت: بهاي نفت، سلاح كشتار جمعي است. به كارگيري اين سلاح حتي نياز به بستن تنگه هرمز هم ندارد. هم اكنون اروپا ناگزير است 600 هزار بشكه نفت از ايران وارد كند و بخش بزرگي از اين تقاضا مربوط به كشورهاي اروپايي آسيب پذير است. در آغاز ژانويه 2012 و در پي تبادل تهديدها بين ايران و ايالات متحده درباره تنگه هرمز، بهاي نفت بيش از 6 درصد افزايش يافت و پس از آن در اين قيمت بالا باقي ماند. اين امر بدون شليك يك گلوله يا اعمال هرگونه تحريم جديد بود. چنانكه همه مي دانند، افزايش هاي بهاي نفت اثر خود را بر اقتصاد جهاني مي گذارد و تاثير آن نه فقط بر بهاي از نظر سياسي حساس بنزين، بلكه غيرمستقيم بر هر چيزي كه ساخته يا جابجا مي شود، مشهود خواهد بود. حالا هم غيرممكن است كه پيش بيني كنيم قيمت نفت تا چه حد بالا خواهد رفت. اين اثر تحريم هاي فلج كننده مورد ادعا عليه ايران است.
وي درباره درگيري نظامي نيز گفت: هم اكنون بر چهره مردم آمريكا نشانه هاي واقعي از خستگي جنگ را مي توان ديد. آن هم بعد از دو جنگ زميني در بيش از يك دهه كه با استقبال نظاميان هم روبرو نمي شود. جنگي كه از لحاظ مالي نسبت به جنگ عراق و افغانستان هزينه هايش نامشخص تر و غيرقطعي تر است.

 

لگد اصلاح طلبان تلافي فريب 3 ساله بود

زد و خورد لفظي در ميان محافل اپوزيسيون پس از انتخابات تاريخي مجلس در 12 اسفند 90 رو به شدت گذاشته و گزارش ها از اختلافات شديد در ميان محافل نقش آفرين در فتنه سبز حكايت مي كند. حضور دقيقه 90 خاتمي در اين انتخابات با وجود برخي مواضع قبلي كه بوي همراهي با خط تحريم را مي داد، بر شدت اين مجادلات افزوده است.
پايگاه اينترنتي اخبار روز وابسته به طيفي از گروهك هاي مقيم اروپا در تحليلي تصريح كرد: وحدت عمل گروه هاي اپوزيسيون در تحريم انتخابات مجلس، با رأي خاتمي به جمهوري اسلامي شكست. مي شد اين موضوع را فراموش كرد اگر عده اي كه به اجبار در صف تحريم قرار گرفتند، پيگيرانه نمي كوشيدند به اين خيانت لباس مصلحت بپوشانند و مهم ترين دستاورد تحريم انتخابات يعني اتحاد عمل طيف هاي مختلف اپوزيسيون را مورد حمله قرار دهند و شب و روز اعلام كنند كه جنس آن ها از جنس «تحريميان» نيست. رفتار بخشي از اصلاح طلبان و رأي دادن خاتمي نيشتري بود بر بغض فروخورده پاره اي از اصلاح طلبان كه جايشان در صف تحريم انتخابات و يا «عدم شركت» در اين انتخابات نبود، اما مرعوب فضاي قبل از انتخابات شدند و فريب احتمال قهر مردم با انتخابات را خوردند.
«
اخبار روز» نوشت: شركت محمد خاتمي در انتخابات براي اين دسته از اصلاح طلبان- دسته اي كه حالا از حضور او و راي او دفاع مي كنند- ضربه اي هولناك بود كه يكي از سنگرهايشان را فرو ريخت و پشتشان را در حضور با ترديد در صف تحريم، خالي كرد. در جنبشي كه تقريبا به طور يك پارچه تحريم انتخابات را اعلام كرده بود، رفتار خاتمي كه خود در ساختن اين يكپارچگي نقش داشت و در روز آخر، به همه آن چه گفته بود پشت پا زد، معناي ديگري جز خيانت ندارد. اما چرا عده اي مي كوشند به اين خيانت لباس مصلحت و بالاتر از آن خدمت بپوشانند؟
ارگان گروهك اتحاد جمهوري خواهان پيش بيني كرد: دفاع اين عده از رأي خاتمي، بيانگر افسوس و تأسف آنها از قرار گرفتن در جبهه تحريم است و مسلم است كه به تدريج اين موج بالا خواهد گرفت و اصلاح طلبان به انتقاد از مشي تحريم و كناره جويي از انتخابات روي خواهند آورد.
اخبار روز همچنين نوشته است: تحريم انتخابات به تحقق نپيوسته است، تبليغات حكومت و حضور مردم در پاي صندوق ها، اين فكر را كه نپيوستن به تحريم انتخابات، جدا ماندن از افكارعمومي و تنها ماندن در برابر توده مردم است تضعيف كرد در چنين فضايي پشيماني از سياست تحريم و كناره جويي از انتخابات، گسترش خواهد يافت. دفاع از رايي كه محمدخاتمي به صندوق انداخت پيش زمينه اعلام اين پشيماني است. در اين ميان اظهارات عباس عبدي بعد از شركت محمد خاتمي در انتخابات، دومين واقعه اي است كه «اپوزيسيون» را به تلاطم و واكنش وا داشته است. عبدي دو حرف زد. يكي اين كه سياست تحريم شكست خورده است و دوم اين كه خاتمي با راي دادن خود از جنبش سبز جدا شده است. ما پيش از اين درباره خوش بيني هايي كه مي تواند در مورد تحريم انتخابات به وجود بيايد و به سرخوردگي هاي بعدي بينجامد، هشدار داده بوديم. اگر كسي به اين اميد به تحريم پيوست كه مردم به طور گسترده از شركت در انتخابات خودداري كنند، بهتر است هيچ وقت دور و بر سياست تحريم نگردد.
از سوي ديگر شبكه اينترنتي بالاترين، با اشاره به مواضع اخير عبدي در عاقلانه توصيف كردن جدايي خاتمي از جنبش سبز و خودكشي توصيف كردن ادامه اين روند نوشت: از قصور و ضعف جنبش سبز و راهبران آن كه نقطه اوج آن در خانه نشيني 12 اسفند متجلي شد نبايد بسادگي گذشت. اگر اين قصور و خانه نشيني نبود امروز شاهد نبوديم كه اين اصلاح طلبان التقاطي اين چنين جسارت يابند و با نگاه عاقل اندر سفيه از انداختن راي نكبت بار خود به صندوق نه تنها دفاع كنند كه به تحريم كنندگان نيز بتازند. چنان كه عبدي مي گويد «در اصل عزم حكومت تفاوتي رخ نداده (نسبت به زمان قبل از خرداد 88)، ولي اشتباه اصلاح طلبان در انتخابات 88 بهانه شكل گيري اين وضع را فراهم كردو اكنون هم هيچ راهي جز اصلاح آن اشتباه وجود ندارد. هرگونه اصراري بر ادامه آن راه جز اين كه يك اشتباه به اشتباهات پيشين اضافه مي كند، نتيجه ديگري ندارد». منظور عبدي از اشتباه اصلاح طلبان در جريان انتخابات 88 پيوستن به «جنبش سبز» يا فراهم كردن زمينه آن بوده است.
بالاترين، اصلاح طلبان را از عوامل اصلي فلاكت اپوزيسيون معرفي كرده است.

 

انتقاد شديد از عملكرد آمانو
گاردين: آژانس به جعبه موسيقي آمريكا تبديل شده است

روزنامه انگليسي گاردين با انتقاد شديد از عملكرد يوكيا آمانو مديركل آژانس وي را تابع بي چون و چراي سياست هاي غرب خواند.
روزنامه گاردين در مقاله اي به قلم جوليان برگر نوشت: در بسياري از موارد نماينده آمريكا در آژانس بين المللي انرژي اتمي نقطه نظرات آمريكا را در خصوص برنامه هسته اي ايران به يوكيو آمانو مديركل آژانس گوشزد مي كند و آمانو در مركز تقابل غرب با ايران در خصوص برنامه هسته اي اين كشور قرار گرفته است.
گاردين با اشاره به نقاط ضعف آمانو ادامه داده است: يكي از نقاط ضعف آمانو اتكاي بيش از حد وي به اسناد اطلاعاتي راست آزمايي نشده و شكاكانه غربي است كه به صورت پاورچين و بي سر و صدا عليه ايران حركت مي كنند.
جوليان برگر در ادامه مقاله خود در گاردين با اشاره به سخنان رابرت كلي دانشمند تسليحاتي سابق آمريكا كه رهبري عمليات تيم آژانس را در زمان اشغال نظامي عراق توسط ارتش آمريكا بر عهده داشت مي نويسد: در حال حاضر آژانس در رابطه با برنامه هسته اي ايران پا را از حد انصاف و اعتدال فراتر گذاشته است.
اين دانشمند آمريكايي مي گويد: آنچه ما در خلال سال هاي 2002 و 2003 ميلادي دريافتيم اين بود كه ديك چني در تله شمار كوچكي از مشاوران مغرض گرفتار شده بود از اين رو رهبران آژانس در حال حاضر بايد از افتادن در چنين تله اي جدا پرهيز كنند.
گاردين به نقل از مقامات سابق آژانس مي نويسد: با كمال تأسف اكنون آژانس، صرفاً به محفظه اي صوتي براي پژواك اظهار نظرات شكاكانه غرب عليه برنامه هسته اي ايران تبديل شده و هيچ مناظره يا مباحثه جدي براي ارزيابي منصفانه اسناد و مدارك ادعايي عليه ايران در آژانس انجام نمي شود. اين در حالي است كه در دوران مدير كلي محمد البرادعي چنين مناظرات پرشوري برگزار مي شد و هر سند ارائه شده توسط يكي از اعضاي آژانس، به سادگي به عنوان مدركي قطعي و خدشه ناپذير پذيرفته نمي شد.
گاردين ادامه مي دهد: مقامات سابق آژانس به اين مسئله اشاره كرده اند كه آمانو دفتر مناسبات خارجي و هماهنگي سياستگذاري آژانس را منحل كرده است، اين در حالي است كه همين نهاد در دوران مديركلي البرادعي بسياري از قضاوت هاي بازرسان پادمان را عليه ايران به چالش مي كشيد و از آن انتقاد مي كرد.
هانس بليكس مدير كل اسبق آژانس بين المللي انرژي اتمي نيز از ديگر منتقدان آمانو است، وي مي گويد: ميان اطلاعات (صرف) و اسناد (قطعي) فرق است و اگر شما آژانس مسئوليت پذير را اداره مي كنيد بايد درباره اطلاعات ارائه شده سؤال طرح كنيد و براساس اطلاعات راست آزمايي نشده نتيجه گيري نكنيد.
گاردين در ادامه به اسناد ويكي ليكس اشاره كرده و مي نويسد كه آمانو براي انتخاب شدنش به مديركلي آژانس به طور محرمانه خواهان حمايت آمريكا از خود شده بود. آمانو در يكي از همين اسناد منتشر شده به آمريكا گفته بود، مطمئن باشيد كه من در تمامي تصميمات كليدي در حياط آمريكا (هم صدا با آمريكا) خواهم بود و در همه مسائل از انتصاب مقامات عالي رتبه (در آژانس) گرفته تا نحوه برخورد با برنامه هسته اي ايران كه گفته مي شود به سوي توليد سلاح (هسته اي) منحرف شده، با شما همسو خواهم بود.

روزنامه جمهوري اسلامي
15/01/1391
سرويس خبر: داخلي

آيت الله هاشمي رفسنجاني:
اسلام، دين تعامل است، دُگم نيست



در پايان سال 1390 و با نگاهي به يك دهه آينده، مسئولان فصلنامه مطالعات بين‌المللي ملاقاتي با آيت‌الله هاشمي رفسنجاني داشتند تا عملكرد دولت سازندگي در حوزه سياست خارجي و نيز نوع نگاه بهينه نظام به جامعه بين‌المللي را مورد نقد و ارزيابي و بحث و گفت و گو قرار دهند.
اين متن گزيده‌هاي كوتاهي است از اين گفت وگو كه متن كامل آن را در شماره بهار 1391 فصلنامه به چاپ رسيده است.
* آيت‌الله هاشمي رفسنجاني در باره عملگرا بودن و يا توسعه‌گرا بودن دولت سازندگي اظهار داشت: "...شيوه موردپسند اسلام اينست كه انسان با عمل و كار، دين را معرفي كند. يعني به هر فكري كه تعلق دارد، بايد آن را در ميدان عمل نشان دهد. گفتار، يك بخشي از كار است. جمله اعجازآميزي از ائمه ما منقول است كه كونوا دعاتَ النّاس بِِغير اَلسِنَتِكُم. دعوت با زبان عيبي ندارد، ولي بايد با عمل باشد. شايد مضمون اين ضرب‌المثل در ادبيات فارسي، عربي و شايد در همه زبان‌ها زياد ديده مي‌شود. دو صد كرده چون نيم كردار نيست، واقعاً حرف درستي است. يعني آنچه كه پايدار و تأثيرگذار مي‌ماند عمل است. حال، اسمش را عملگرايي و يا هر خصلت ديگري بخواهيد بگذاريد....."
آيت‌الله هاشمي افزود: "در دوران دفاع مقدس، براي من يك تجربه مهمي پيش آمد. در اواخر جنگ، شرايطي كه با دنيا، همسايه‌ها، مسلمان‌ها و دولت‌هاي غربي و شرقي درست شده بود، با ما سازگاري نداشتند و ما هم با آنها سازگاري نداشتيم. متأسفانه از شعار نه شرقي، نه غربي برخي تفسيرهاي عوامانه‌ شده بود كه با همه بايد همكاري نداشته باشيم. اما هدف اين نبود، بلكه در مورد وابستگي بود كه ما بايد بدون وابستگي و با استقلال كامل سياست خودمان را داشته باشيم. اما همكاري متقابل و محترمانه با شرق و غرب را هم بايد مي‌داشتيم." وي در ادامه به تجربه جنگ و دفاع مقدس اشاره نمود:"بالاخره وقايع دفاع مقدس براي كساني كه تفكري در ميدان جنگ داشتند، ثابت كرد كه نمي‌توان صرفاً با شعار، كار كرد. بلكه بايد همراه عملگرايي وارد سياست شد."
رئيس مجمع تشخيص مصلحت نظام در باره عملگرايي و تجربه قطعنامه افزود:" تجربه قطعنامه شوراي امنيت سازمان ملل در پايان جنگ بود. وقتي اين مسئله مطرح شد، در آن موقع هم فرمانده جنگ بودم و مسئوليت من از همه روشن‌تر بود و هم قائم مقام فرمانده كل قوا بودم و اختياراتم بالا بود. با تفكر وارد شدم و اين مسئله را عملياتي كردم. از وزارت خارجه خواستم كه قطعنامه را نه رد و نه قبول كنند و بگذارند مذاكره كنيم. قطعنامه را قابل قبول كنيم و بعد تصميم بگيريم."
وي در كنار عملگرايي به ضرورت موضوع اعتدال و رابطه آن با عقيده پرداخت:"ضمناً آنچه كه به من در اين مسائل كمك مي‌كند، مسئله اعتدال است. تقريباً هميشه از نوجواني و جواني در روستا و در قم، در بحث‌ها و سخنراني هايم معتدل حركت مي‌كردم. در مبارزه هم اين‌گونه بودم. آن قدر معتدل بودم كه اواخر مبارزه، منافقين و كساني كه مي‌خواستند خيلي تند باشند، با من درگير شده بودند. مبارزه مسلحانه را نفي نمي‌كردم. ولي در كنارش موارد زيادي را شرط مي‌كردم.
روحيه اعتدال، به من كمك مي‌كرد كه مسئوليت اجرايي كشور را كه به عهده گرفتم به اين شكل زمينه عملگرايي برايم خيلي آسان شود. يعني طبيعت اصلي من عملگرايي بود. ضمن اينكه به خاطر عقايد و تحصيلاتي كه دارم، عقايدم را هميشه اصل قرار مي‌دهم. عقايدم هيچ وقت مرا تشويق به افراط‌گري نمي‌كند. هر دو جناح سياسي موسوم به راست يا چپ آن موقع با تعبيراتي كه بود، با كارهاي افراطي آنها ناسازگار بودم. نيروهاي معتدل و عملگرا مي‌توانستند همكار من باشند."
آيت‌الله هاشمي قائم مقام امام(ره) در فرماندهي كل قوا در باره تعامل و تزاحم ايدئولوژي و منافع ملي گفت:"كاري به اين ندارم كه ايدئولوژي‌هاي مختلف چگونه هستند و ممكن است تحجّر و دگماتيسم در بعضي ايدئولوژي‌ها باشد. ولي اسلامي را كه من مي‌شناسم و به آن معتقدم و بسياري هم مثل من فكر مي‌كنند، اسلام دگم نيست." ايشان افزود:" اسلام دستور نداده است كه با كساني كه مخالف عقيده ما هستند، قطع رابطه شود يا صحبت نكنيم. مگر پيامبر(ص) مأمور نشد كه به همه اهل كتابي كه اطرافش بودند، دستور دهد تعالوا الي كَلِمَهٍ سَواءٍ بَيْنَنَا و بَيْنَكُم (آيه 64 آل‌عمران)، يعني مشتركات را بگيريم، بقيه اختلافات سر جاي خودش باشد. بحث سر اين نيست كه نمي‌شود ديگران را تحمل كرد. آن آيه معروف قرآن كذالك جعلناكم اُمَهً وسطاً لتكونوا شهدا علي الناس. ما، شما را امت وسط قرار داديم. تفسيرهاي مختلفي درباره واژه وسط است. چون خودم اهل تفسيرم، به نظرم بهترين تفسير همين است كه شما معتدل هستيد و در وسط ايستاده‌ايد." وي به جمله معروف حضرت علي(ع)اشاره نمود كه مي‌فرمايند: "اليمين و اليسار مَضلّه. يعني چپ‌روي و راست‌روي افراطي، از جاده حقيقت، به دو طرف منحرف شدن است." رئيس مجمع تشخيص مصلحت در باره كساني كه بر طبل جنگ مي‌نوازند اظهار داشت:"البته زماني است كه ديگران مي‌خواهند با ما بجنگند، ما را از بين ببرند كه اين مورد، فضاي ديگري است و در همين مورد هم اسلام حكم دارد و بحث ديگري است. ولي وقتي مي‌شود با آنها بمانيم و با عمل، عقايدمان را به دنيا معرفي كنيم، راهي كه اسلام خواسته است، چرا نكنيم؟"
رئيس مجلس دوران امام در پاسخ به اينكه يك اصلي در سياست خارجي هست كه مي‌گويد در سياست خارجي دوست دائمي و دشمن دائمي وجود ندارد و آنچه كه دائمي است منافع ملي است. اگر اين را بخواهيم به طور مثال در زمينه رابطه با آمريكا پياده كنيم، مخصوصاً در دوره حضرت‌عالي، چگونه مي‌توان تفسيرش كرد اظهار داشت:" من در سالهاي آخر حيات امام(ره) نامه‌اي را خدمتشان نوشتم، تايپ هم نكردم. براي اينكه نمي‌خواستم كسي بخواند و خودم به امام دادم. در آن نامه هفت موضوع را با امام مطرح كردم و نوشتم كه شما بهتر است در زمان حياتتان، اينها را حل كنيد، در غير اين صورت ممكن است اينها به صورت معضلي سدّ راه آينده كشور شود. گردنه‌هايي است كه اگر شما ما را عبور ندهيد، بعد از شما عبور كردن مشكل خواهد بود... يكي از اين مسايل رابطه با آمريكا بود. نوشتم بالاخره سبكي كه الان داريم كه با آمريكا نه حرف بزنيم و نه رابطه داشته باشيم، قابل تداوم نيست. آمريكا قدرت برتر دنيا است. مگر اروپا با آمريكا، چين با آمريكا و روسيه با آمريكا چه تفاوتي از ديد ما دارند؟ اگر با آنها مذاكره داريم، چرا با آمريكا مذاكره نكنيم؟ معناي مذاكره هم اين نيست كه تسليم آنها شويم. مذاكره مي‌كنيم اگر مواضع ما را پذيرفتند و يا ما مواضع آنها را پذيرفتيم، تمام است.
آيت‌الله هاشمي در پاسخ به اين پرسش كه آيا تلاش‌هايتان مبني بر نزديكي ايران و عربستان و بالطبع كشورهاي عربي را به بن بست رسيده مي‌دانيد و فكر مي‌كنيد راهكار برون رفت از اين مسائل چيست؟ اظهار داشت:
"بن‌بست نمي‌بينم. البته آنها دوست دارند كه راهشان به ايران باز باشد. آنها مي‌دانند كه ايران قدرت بزرگي در منطقه است. فكر مي‌كنم آنها مي‌توانند و مايل هستند، اگر روابط سنجيده‌اي باشد با ايران همكاري و رابطه داشته باشند... من آن موقع، دنبال احياي ميراث فرهنگي شيعه در عربستان بودم. ائمه ما همه در آنجا حضور داشته‌اند و آثار ارزشمندي از آنها در آنجا باقي مانده است. مي‌خواستم آنها احيا شود. در عربستان كه بودم آيت‌الله صافي نامه‌اي به من نوشتند و گفتند كه شما روي اين مسئله كار كنيد....خيلي از مسائل را در گفتگوها حل كرديم، ولي وقتي به ايران برگشتم، چون فكر مي‌كردند اين توافقات مي‌خواهد به نام من تمام شود، از كل آن صرف‌نظر كردند. وزير خارجه عربستان براي پيگيري توافقات به ايران آمد، پيگيري كه نكردند حتي برعكس عمل شد. روزي از راديو شنيدم كه آقاي متكي در جدّه در مصاحبه‌اي اعلام كرده كه به آقاي ري‌شهري، در عربستان اهانت كرده‌اند. من تعجب كردم و بعداً از آقاي ري‌شهري سؤال كردم كه آيا چنين چيزي اتفاق افتاده؟ گفتند كه نه، اصلاً چنين مسائلي نبوده. گفتم كه تكذيب كن. تكذيب هم كرد. ولي راديو كار خودش را مي‌كند و به تكذيب ايشان اعتنايي نكردند.
روابط با عربستان، مسئله كوچكي براي منطقه نيست. اولاً كشور ثروتمندي است و اكثر علماي بلاد اسلامي به نوعي با عربستان به خاطر حج و زيارت ارتباط و ثانياً منافع دارند. مساجدشان را تعمير مي‌كند. امكانات مي‌دهد، قرآن چاپ مي‌كند. امكانات زيادي را آنها براي ترويج امور ديني آنها درست كرده‌اند. كاري را كه دانشگاه الازهر در مصر مي‌كرد، الان حجم زيادي از كارها و حتي كارهاي آكادميك به دست عربستان افتاده است. از همه اينها مهمتر، مسئله نفت است. اگر عربستان با ما روابط خوبي داشت، مگر غربي‌ها مي‌توانستند ما را تحريم كنند؟ فقط عربستان مي‌تواند جاي ايران پر كند. عربستان لازم نيست هيچ كاري انجام بدهد، اگر نفت را به اندازه سهميه اپك توليد كند، هيچ كس نمي‌تواند به ما تعرض كند. چون اقتصاد دنيا نمي‌تواند خالي از نفت ما باشد، فكر مي‌كنم هنوز ايجاد روابط خوب مقدور است. ولي انسان‌هايي اينجا هستند كه مي‌بينيد نمي‌خواهند. شما كه در روابط بين‌الملل و سياست خارجي متخصص هستيد، مي‌دانيد. يك كلمه نسنجيده بگويند، خيلي زود بازتاب دارد، برخي اظهارات تند از دو طرف قابل تحمل نيست و بايد اصلاح شود..."
رئيس مجمع تشخيص مصلحت نظام در باره مصر، و روابط با آسياي مركزي و قفقاز به ويژه تركمنستان و آذربايجان خاطر نشان كرد:"در مصر هم همين‌گونه است. بعد از رحلت امام(ره)، در شوراي عالي امنيت ملي، تصويب كرديم كه روابطمان را با مصر برقرار كنيم. بعضي‌ها خدمت رهبري رفتند و گفتند كه چون اين رابطه را امام بعد از كمپ ديويد دستور دادند كه قطع كنيم، مخالفت با امام مي‌شود. آن زمان امام به شوراي انقلاب دستور دادند و ما هم رابطه با مصر را قطع كرديم. از اين مسئله هفت، هشت سال گذشته بود كه ما تصويب كرديم. لذا نشد. در يك سفري كه به تركيه داشتم، نخست‌وزير مصر كه روي كشتي مهمان رئيس‌جمهور تركيه بوديم كنار من بود. ايشان به من گفت كه چرا با مصر رابطه برقرار نمي‌كنيد؟ گفتم به خاطر صلح كمپ ديويد. گفت "كمپ ديويد ديگر مرده است و چيزي از آن وجود ندارد." ما مي‌توانيم هم با كشورهاي عربي به خصوص با همسايه‌هاي جنوبي و هم با كشورهاي آسياي ميانه و كشورهاي جدا شده از شوروي سابق ارتباطات مفيد برقرار كنيم. سران برخي كشورهاي مشترك‌المنافع بهترين دوستان من بودند و حامي آنها پس از استقلال، جمهوري اسلامي ايران بود كه در زمان دولت من بود." "آقاي نيازوف كه كشورش مركز مهم گاز منطقه است به من مي‌گفت كه شما بياييد گاز تركمنستان را معامله كنيد و در اختيار شما باشد تا اين بحث‌ها پيش نيايد. در حال مذاكره بوديم كه عمر دولت من تمام شد و ديگران دنبال نكردند." "در تاجيكستان، در قزاقستان، با اين عظمت، اسرارشان را به ما مي‌گفتند. چون آنها مركز مهم فضايي شوروي سابق بودند. به علاوه مراكز مهم موشك‌هاي ده كلاهكي كه به سمت دنيا نشانه گرفته بودند در آنجا بود و همه اينها را مي‌گفتند كه چه كار مي‌كنند و با ما مشورت مي‌كردند. واقعاً در شمال ايران در قفقاز، گرجستان و آذربايجان، صميمي‌ترين دوست ما بودند." "در آذربايجان در يك جلسه رسمي كه خبرنگاران هم حضور داشته، آقاي حيدر علي‌اف به من گفت كه هفده شهر ما متعلق به شماست و بايد اينها را حفظ كنيد. ما با شما هستيم. چون با ارمنستان در حال جنگ بودند. تا اين حد با ايران صميمي بودند و كار مي‌كرديم. در جنوب به صورت ديگري بود و بعد از جنگ كم‌كم يخ‌هاي روابط آب و روابط گرم شده بود. ما اگر فقط با كشورهاي منطقه خودمان روابط را گرم كنيم، قدرت واقعي ايران در منطقه حفظ مي‌شود. يعني مركز اقتدار ايران در منطقه است. اما حيف...."
آيت‌الله هاشمي در باره نوع نگاه وي چه در زمان رياست جمهوري و چه در حال حاضر، به دنيا به عنوان يك سيستم به هم پيوسته و اينكه آيا ايران مي‌خواهد با اين سيستم بين‌الملل سازگاري ايجاد و زندگي بكند؟ يا اساس آن را ظالمانه مي‌داند و مي‌خواهد برافكند؟ اظهار داشت:
"اينكه همه را از لحاظ عقيدتي قبول داشته باشيم، نه. ظلم‌هايي كه كشورهاي استعماري به كشورهاي جهان سوم و عقب نگه داشته شده، كرده و مي‌كنند كه در سابق هم بيشتر بود. هم دوران استعمار رسمي و هم دوران استعمار نو. خيلي ظلم كرده‌اند و واقعاً مردم را استعمار مي‌كنند. ما با اين موارد مخالف هستيم. اما معناي آن، اين نيست كه با اينها كار نمي‌كنيم و يا مذاكره نمي‌كنيم. مي‌توان كار كرد. نظرات را هم گفت. ما مي‌توانيم بدون دردسر به كشورهايي كه مظلوم هستند، كمك كنيم. طبيعتاً از لحاظ عقيدتي اگر بنا بود عمل كنيم، با كشورهاي الحادي كه اصلاً خدا و معنويات را قبول ندارند، طبعاً بايد با آنها همكاري نمي‌كرديم. اما الان به آنها نزديك‌تر هستيم. نمي‌گويم كه با آنها نمي‌توانيم كار كنيم. با آنها هم مي‌توانيم كار كنيم. اما در مورد بحث قبلي، فكر مي‌كنم هر كشوري در دنيا، عقايد خودش را دارد و عقايد ما هم پابرجاست. آنجايي كه در عمل تضاد پيدا مي‌كنيم، بحث ديگري است. با تعامل مي‌شود. بسياري از مشكلات را حل كرد. در مصوبات مجمع تشخيص مصلحت هم داريم كه بايد با دنيا تعامل داشته باشيم و رهبري هم اينها را ابلاغ كرده‌اند و كاملاً عملي است."
ايشان در مورد اروپا و مسئله ميكونوس كه مراكز متعدد تصميم‌گيري كشور باعث شدند كه دولت سازندگي علي‌رغم تلاش‌هايي كه كرد، نتواند در سال‌هاي آخرش روابط مثبتي با اروپا داشته باشد گفت:
"آنها مي‌فهميدند كه اينها خواست و استراتژي دولت نيست. فرض كنيد تروري در كشوري انجام مي‌شد، بزرگش نمي‌كردند. ولي افراطي‌هايي بودند كه هنوز هم هستند و هميشه بوده‌اند. ميكونوسي كه شما مي‌گوييد هم از همين نوع است. جرياناتي اين‌گونه هميشه بوده‌اند. در زمان امام(ره) هم اين‌گونه افراد بودند. با اينكه امام هم با اين‌گونه كارها موافق نبودند. يك بار در يكي از كشورهاي همجوار، محموله مواد منفجره‌اي كشف كرده بودند و اين هم تأثير منفي روي ما داشت. بله فكر مي‌كنم هنوز هم آدم‌هاي خودسر هستند. ولي سياست كشور اين‌گونه نيست."
وي در باره اينكه آيا دولت سازندگي تلاشي داشت كه به موضوع حقوق بشر توجه بكند، اظهار داشت:
"فكر مي‌كنم هر جا احساس مي‌كرديم كه حقوق بشر مراعات نمي‌شود جلويش مي‌ايستاديم... مثلاً يك بخش، بخش زن‌ها بود. من از همان اول كه آمدم دفتر امور زنان را تأسيس كردم. راه خانم‌ها را به دانشگاه باز كرديم كه بعداً تشويق هم كرديم. مسئله ورزش زنان را كه به طور كلي فراموش شده بود، اين كار را درست كرديم. سعي مي‌كرديم كمترين تعداد زنداني را داشته باشيم. البته يك مواردي هم پيش آمد كه از اختيار ما خارج بود و افرادي خاص اين كار را مي‌كردند. اصلاً هيچ موردي تا به حال مخصوصاً آن دوره‌اي كه رئيس‌جمهور بودم، موافق با زنداني سياسي كردن هيچ كس نبودم. ما زندان را مي‌شناختيم كه چيست. بستن روزنامه براي من اصلاً يك تابو بود. مگر اينكه از دست من خارج بود. در زمان آقاي خاتمي تعدادي روزنامه‌ها بسته شدند. با اينكه رئيس‌جمهور نمي‌خواست بسته شود. ولي عوامل ديگري بودند. اقليت‌هاي ديني يا قومي را سعي مي‌كرديم كه راضي باشند. همه تلاش مي‌كرديم. البته اينها يك مقدار طول مي‌كشيد. در يك جامعه‌ افرادي هم هستند كه به گونه‌اي ديگر رفتار مي‌كنند."
وي درباره پذيرش گزارشگرهاي حقوق بشر سازمان ملل اظهار داشت:
"يك بار آقاي گالين دوپل را فرستادند. اين مقدار مشكل اصلاً نداشتيم و به تدريج در حال حل شدن بود. مسئله هسته‌اي كه مربوط به حقوق بشر نبود. ما مسئله هسته‌اي را خوب پيش مي‌برديم. به خاطر فضاي خوبي كه درست كرده بوديم، ديگر از ما نمي‌ترسيدند، تأسيسات و امكاناتي كه الان داريم، تقريباً همه از آن زمان شروع شد و خيلي هم پيشرفت كرد. در حالي كه از صفر شروع كرده بوديم. البته از زمان قبل از رحلت امام(ره) شروع شده بود و در زمان من تقويت شد... مسائل حقوق بشر هم به تدريج در حال حل شدن بود...
بعضي اشكالات قبلاً بود و هنوز هم هست. ولي در مجموع با موضوع حقوق بشر مشكلي نداشتيم. البته در بسياري از موارد ما بايد مدعي نقض حقوق بشر توسط كشورهاي غربي به ويژه آمريكايي‌ها باشيم. ايران خود بزرگترين قرباني نقض حقوق بشر توسط تروريست‌هاي مورد حمايت غرب از جمله منافقين است و ما در زمينه حقوق بشر از آنها طلبكاريم."
‌آقاي هاشمي در پاسخ به اين پرسش كه آيا در دوره هشت ساله رياست جمهوري در عرصه سياست خارجي اشتباه استراتژيكي انجام داديد كه اگر برگرديد به گذشته آن را تكرار نكنيد يا به شكل ديگري رفتار مي‌كرديد؟ پاسخ داد:
"مي‌خواستم با مصر رابطه برقرار كنيم كه نتوانستيم. مي‌خواستم با آمريكا با شروطي كه گذاشته بودم، مذاكره را شروع كنم كه نتوانستم. نتوانستم غير از اين است كه نخواستم." "مثلاً كاري كه مي‌خواستيم با تركمنستان انجام بدهيم كه نگذاشتند و خيلي حيف شد. بنا بود گاز تركمنستان از طريق ايران به دنيا صادر شود. آقاي نيازوف اصرار داشت و به اينجا آمد و اصرار كرد ساخت خط لوله را افتتاح كنيم و حتي در جوش دادن لوله‌ها هم شخصاً شركت كرد و آن زمان تصاويرش هم پخش شد.... مواردي از اين قبيل داريم كه نشد. ولي مي‌خواستيم كه بشود."
ايشان درباره اينكه اگر بين حمايت از سازمان‌هايي مثل حماس و يا حزب‌الله لبنان با بعضي از منافع ملي ايران تعارض ايجاد شود، چه كار بايد كرد؟ اظهار داشت:
"اگر سياست درستي در دنيا داشته باشيم، تعارضي ايجاد نمي‌شود. براي اينكه فلسطيني‌ها حق دارند براي ملت، وطن و حق خودشان مبارزه كنند. نبايد اسم آنها را تروريسم بگذاريم. آنها را با مقاومت بايد تعريف كرد. از حق خودشان دفاع مي‌كنند و دفاع از حق را همه دنيا به رسميت مي‌شناسند. در سازمان ملل و همه مراكز بين‌المللي هم شأن دارند. اخيراً هم موارد زيادي را برايشان تصويب كردند. كمك ما هم به آنها اشكالي نداشته و ندارد. اگر فضاي روابطمان را با دنيا درست كنيم، بايد اين مسئله را از هم جدا كنيم. يا در مورد حزب‌الله كه شيعه و بخش عمده ملت لبنان است و در تاريخ هميشه مظلوم بوده هم براي فلسطين و هم براي لبنان. اينها قابل دفاع بوده هست. به شرط اينكه ما از اينها براي مزاحمت ديگران استفاده نكنيم و اينها هم كار خودشان را بكنند. وقتي كه نظام نخواهد در دنيا ماجراجويي بكند، اين‌گونه مسائل قابل تحمل است." ايشان با اشاره به حمايت آمريكا از طالبان و القاعده در يك مقطع زماني خاص افزود: "ببينيد، آمريكايي‌ها در افغانستان، طالبان و القاعده را ايجاد كردند. آن زمان براي آنها توجيه داشت. چون مي‌خواستند شوروي را از خاك افغانستان بيرون كنند. در اينجا هيچ كس اعتراضي نداشت. دنيا هم اعتراضي نكرد و ما هم آن موقع اعتراض نكرديم. يا در هر منطقه ديگر، از اين نمونه‌ها خيلي مي‌توانيد پيدا كنيد. اگر يك نظام خودش نخواهد ماجراجويي بكند و در جاهايي هم بخواهد از مظلوم دفاع كند در دنيا پذيرفته شده است. اين دخالت هم نيست."
آيت‌الله هاشمي درباره عبور از بن‌بست هسته‌اي اظهار داشت:
"ما واقعاً قصد ساخت تسليحات هسته‌اي و سيستم نظامي هسته‌اي نداريم. حتي خودم يك بار در نماز جمعه به رژيم اشغالگر اسرائيل توصيه كردم كه بمب اتم به نفع اسرائيل هم نيست. بالاخره اگر يك روزي درگيري اتمي پيش بيايد، اسرائيل يك كشور كوچك، ظرفيت تحمل بمب اتم را ندارد. كشور كوچكي است و خيلي آسان همه امكاناتش از بين مي‌رود. گرچه آنها اين نصيحت را تفسير به تهديد كردند. عميقاً معتقديم كه در منطقه نبايد سلاح هسته‌اي باشد و اين جزو اصول سياست‌هاي ما بوده و هست." رئيس مجمع تشخيص مصلحت نظام و عضو مجلس خبرگان رهبري يادآور شد: "البته در سالهاي اخير در تصميماتي كه گرفته مي‌شود و مذاكراتي كه هست، نيستم، به نظرم در اين راه بن‌بست نيست."
آيت‌الله هاشمي در پاسخ به پرسش يكي از اساتيد ايراني مقيم آمريكاي فصلنامه مبني بر اينكه تحولات اقتصادي دو ماه اخير در جمهوري اسلامي، بازتاب بين‌المللي داشته، اعم از بحث افزايش قيمت دلار كه تبعات خاصي دارد و مسائل داخلي از قبيل بيكاري و مشكلات جوانان و اينكه واقعاً در آينده در رابطه با ايران و خانواده‌هاي ايراني با اين روندي كه در حوزه اقتصادي پيش گرفته شده، چه اتفاقاتي ممكن است بيفتد؟ اظهار داشت:
"بايد راه‌حل اين‌گونه موارد را در مديريت كشور دنبال كنيم. اگر قوه مجريه ما الان صلاحيت‌هاي علمي، فني و فكري كاملي داشت و مديريت مؤثري را به كار مي‌گرفت، روابط اجتماعي ما كامل، با مردم خوب بوديم و با دنيا هم مسئله درست نمي‌كرديم، اين اتفاقات نمي‌افتاد" ايشان افزود: "با اين حجم زياد درآمد نفتي كه الان داريم و به علاوه اين ظرفيت صادراتي كه الان براي ما به خصوص در زمينه توليدات پتروشيمي و خدمات و ساير موارد پيدا شده، نبايد مشكل مي‌داشتيم. فكر مي‌كنم بيكاري‌ها و اين مشكلات خيلي غيرعادي است." "....فكر مي‌كنم با اين درآمد عظيم و ظرفيت كاري كه در كشور هست، الان بيكاري خيلي غيرمعمول است. فقط مسئله مديريت است. اگر مديريت نيرومندي در كشور كارها را به عهده بگيرد، همين حالا مي‌تواند خيلي زود با يك حركت‌هاي جهشي اين مسائل را حل كند."
رئيس مجمع تشخيص مصلحت نظام در باره اينكه آيا براي خروج از اين وضعيت اميدوار باشيم؟ اظهار داشت:
"ببينيد ما سرمايه اميد را داريم. مهم اين است كه چگونه از اين سرمايه استفاده كنيم. اولاً مردم ما مردم عالم، تحصيلكرده و در حال تحصيل هستند كه بخش عظيمي از نيروهاي ما اين‌گونه‌اند. حتي بچه‌هاي دبستاني و دبيرستاني الان آگاه هستند و ارتباطات روز دنيا، اينها را خيلي وارد مسائل مي‌كند. يعني يك جامعه هوشيار، بيدار و آگاه داريم. ولي در عين حال مردم ما مسلمان و خيلي نجيب هستند. دلشان مي‌خواهد كه مسائل به صورت درست حل شود. دوم اينكه منابع كشور ما هم خيلي غني و بسيار بالاتر از حد فعلي است. قشر زنان در كشور بسيار فعال و باسواد شده‌اند. البته نبايد بي‌مورد محدودشان كنيم. در زمان امام و در آن موقعي كه اين كارها خيلي آسان بود، يك بار آمدند در كلاس‌هاي دانشگاه بين آنها نئوپان گذاشتند. امام وقتي كه خبردار شدند، فوري دستور دادند كه متوقف شود. راه آموزش و تربيت و اقناع مؤثرتر است."
ايشان افزود: "...بايد روي مردم حساب كرد. اگر بخواهيم بدون مردم كار كنيم، همه چيز در بن‌بست قرار مي‌گيرد و اگر با مردم كار كنيم، همه چيز باز مي‌شود و مي‌تواند جلو برود." وي درباره اينكه تركيه مدل يك كشور اسلامي دموكراتيك مي‌شود، ولي ايران با اين سابقه و با اين سرمايه و با اين نيروي انساني در چنين وضعيتي باشد اظهار داشت:
"بالاخره بايد اميد داشته باشيم كه ايران را با اين امكانات خوب خدا داده و مردم بسيار شريف و نجيبي كه دارد و با احكام متعالي و مترقي اسلام بيشتر و بهتر بسازيم و مشكلات را حل كنيم."
* ما بايد بدون وابستگي و با استقلال كامل سياست خودمان راداشته باشيم
* اسلامي را كه من مي‌شناسم و به آن معتقدم و بسياري هم مثل من فكر مي‌كنند، اسلام دگم نيست
* آمريكايي‌ها در افغانستان، طالبان و القاعده را ايجاد كردند. آن زمان براي آنها توجيه داشت. چون مي‌خواستند شوروي را از خاك افغانستان بيرون كنند






نظرات:



متن امنیتی

گزارش تخلف
بعدی